راستینراستین، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

راستین جون :گل باغ زندگی

23 ماهگیت مبارک

                                                                                                                  راستین جونم بیست وسومین ماهگردت مبارک  ادامه مطلب ... پسرم خوبم داری کم کم بزرگ میشی و خوب وبد خیلی چیزا رو داری یاد میگری از کارات بخوام بنویسم که خیلی زیاده جدیدآ خودت سی دی میزاری روشن میکنی  عقب جلو میکنی وکارتون ...
26 بهمن 1392

بازم آریشگاه

سلام سلام راستین جونم شنبه به همراه بابا رفتین آریشگاه این بار 4رم بود که میرفتی ولی بدون حضور من وبابا خیلی ازت تعریف میکنه میگه پسر خوبی بود همکاری کامل کرد البته به روش دفعه قبل تا آقای آریشگر میرفته کنار راستین میگفته حاج آقا حاج آقا این این یعنی بیا موهامو کوتاه کن .الان دیگه همه کلمه ها رو تقریبآ میگی  ولی جملاتی که میسازی همش با نیسته.جدیدآ لباس پوشیدن برات سخت شده نمیای نمیپوشی کلی زمان میبره تا آمادت کنم بریم جایی گاهیم بد جور لج میکنی وبد گریه میکنی امید وارم گذری باشه .تا امروز زیاد از من دور نبودی  کلاس هام همه یک ساعت یا فوقش یک ونیم ساعت میشه یا مهمونی میرم دو ساعت ویا کمی این ور اون ور که کنارم نمیشی یک بارم تو ترکی...
26 بهمن 1392

راستین وماهی جدیدش

   راستین تا این لحظه ،  1 سال و 10 ماه و 22 روز و 1 ساعت و 18 دقیقه و 37 ثانیه  سن دارد              سلام راستین جونم پسرم تو این روز سرد 15 بهمن برات بنویسم از سرمای بسیار شدید زنجان از آخر های آبان هوا سرده ولی دیگه این 3روز حسابی سرده تمام مدارس وتعطیل کردن حالا هیچ برف حسابیم نیومده دلمون به اون خوش باشه فقط سرما وسوز زیاد دیشب بابا گفت از مغازه اومدم میخوام برم سالن سر بزنم شما هم بیاین من که سرمایی گفتم من نمیام ولی تو رو حسابی پوشوندم وبابا رفتین اومدنی ماهی خریده بودین و تا وارد خونه شدی با خنده گفتی مامان نو مانی مانی من فکر کردم بستنی خریدینی آخه به بستنی میگی مینی م...
15 بهمن 1392

دو هفته اخیر

سلام راستین جون میخوام از کارات تو این دو هفته  گذشته بنویسم از شیرین زبونیات  الان که خوابی . اول از سلام دادنت که  میری تو اطاق در رو میبندی بعد باز میکنی میگی انعام   تو ماشین میشیندونمت توصندلت تا میام خودم بشینم در وکه باز میکنم میگی انعام  یه هویی میای تو جمعی باصدای کشیده میگی انعام مامان بزرگم همیشه به من که بچه بودم میگف ((سلام را سنه ساخلاسین))حالا منم میگم سوره انعام پشت وپناهت باشه این قدر میگی سلام. میگم راستین اسمت چیه هی میگی دیبا ؟اسم مامان چی دیبا ؟اسم بابا چیه بابالو اسم مامانی چیه زهرالو؟اسم بابایی چی حاج آقا بازم این یه چیزی ولی اینکه اسم من وتو دیبا نمیدونم از کجا اومده مامانی میگه راستین به ...
8 بهمن 1392
1